سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از نابردباری بپرهیز که دوستان را می رَماند . [امام علی علیه السلام]
رازِ دل
>>جواد سیلانی ( یکشنبه 86/12/19 :: ساعت 7:28 صبح)

اشکی که ریختم ز فراق تو ای نگار

گرد قدوم منتظرانت فرو نشاند

==========================

من نمی گویم که او با این دل رسوا چه کرد

اشکهایم حاصل غمهای پنهان من است

===========================

کسانی را که پنداری رفیقند

به هنگام تهی دستی غریبند

در ایامی که پست و جاه داری

هزاران دلبر و دلخواه داری

به محض رفتن از پست ومقامت

همه بگریزند ، حتی ازکلامت

=============================

نازپرورده ی حق گرچه شدی نازنما

چونکه نازش به همه خلق جهان می ارزد

=================================

اگرچه موی سپیدم نشانه ایست زپیری

ولیک عشق وصالت به دل جوان باشد

==============================

شاید که من نباشم شایسته ی محبت

لیکن تو هم وفاکن با این شکسته بالان

************************************

راز دل خویش را چو گفتم با خویش

بیگانه شد و فکند سر را در پیش 

***********************************

من از چشمان مست تو هزاران نکته بگرفتم

بیا و مرحمی بگذار بر درد دل ریشم

***********************************

 به روز وصل جانم را فدایش میکنم ، ای دل

تو پیش دیگران کمتر زمن اسرار افشاکن

***********************************

در اندرون من است آن نگار بی همتا

ولی دریغ که من سالهاست از او دورم

***********************************

از ازل با جلوه ای مست و خرابم کرده ای

تا ابد مدهوش آن یک جلوه ی جانانه ام

***********************************

دستی که به سوی حق دراز است

از جمله ی خلق بی نیاز است

***********************************

موی افشان مکن ای یارپری چهره که من

مست ومدهوش همان یک مژه چشمان توام

************************************

ازپریشانی من هیچ مپرس ای ساقی

باده وصل تواینگونه خرابم کرداست

************************************

بنشسته ام به راه که شاید گذرکنی

برجسم ناتوان ضعیفان نظرکنی

***********************************

دلبری کردی و بردی دل و دین وعقلم

من مدهوش ندانم زچه ره باید رفت


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ