سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترینِ برادرانت، کسی است که از خیر [رساندن] باز ایستد و تو را نیز با خود، باز دارد . [امام علی علیه السلام]
رازِ دل
>>جواد سیلانی ( دوشنبه 87/1/19 :: ساعت 8:45 عصر)

مرا دیگر عمه جان زینب جان رسد بر لب از فراق باب

که از هجران پدر دیگر کنج این ویران گشته ام بی تاب

امان از این جور بی پایان کینه عدوان قلب من شد خون

نظر کن کز ظلم بیگانه بهر ما خانه شد کنون نایاب

کنم امشب جان خود قربان در ره جا نان اندر این ویران

نظر بنما چشم گریانم من پریشانم از غم احباب

دمادم او با پریشانی چشم گریانی گفت و ای بابا

به ناگه در گوشه ویران آن مه تابان رفت و اندر خواب

بدید امد از سفر بابش قلب بی تابش شد دمی راحت

بگفتا از کینه ی دشمن شد چه ها بر من جسم من شد آب

چرا از من رونهان کردی تو سفر کردی ترک من کردی

همیشه بود نور رخسارت نزد من همچون مهر عا لم تاب

دمادم ای خسرو خوبان در برت عنوان میکند شهدی

روم چون از عالم دنیا جانب عقبی خود مرا در یاب

                       اثر طبع مرحوم حاج محمد علی سیلانی


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ