سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو کار با هم چه ناهمگون است و ناسازوار ، کارى که لذتش رود و گناهش ماند ، و کارى که رنجش برود و پاداشش ماند . [نهج البلاغه]
رازِ دل
>>جواد سیلانی ( شنبه 89/2/18 :: ساعت 1:58 عصر)

گر نبود خنگ مطلا لگام

زد بتوان بر قدم خویش گام

ور نبود مشربه از زرناب

با دو کف دست توان خوردآب

ور نبود بر سر خوان آن و این

هم بتوان ساخت به نان جوین

ور نبود جامه ی اطلس ترا

دلق کهن ساتر تن بس ترا

شانه ی عاج ار نبود بهر ریش

شانه توان کرد به انگشت خویش

جمله که بینی همه دارد عوض

وز عوضش گشته میسر غرض

آنچه ندارد عوض ای هوشیار

عمر عزیز است,غنیمت شمار

                                  اثر شیخ بهایی


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ